برخی کارشناسان سیاسی دلیل اصلی مقابله ایران و آمریکا را مسائل هستهای، موشکی یا حقوق بشری و مواردی از این دست نمیدانند.
*** دلیل اصلی دشمنی آمریکا با ایران چیست؟
به گزارش منتخبین، حسین حاجی در یادداشتی با عنوان “همه چیز بهانه است، هدف تسلیم ایران در بازی پایانی است” که به صورت اختصاصی برای سروش ارسال نموده، نوشته است:
نه تحریمهای اقتصادی و نه بهانههای موشکی و هستهای و نه دلسوزیهای دروغین حقوق بشری و نه بُحران و تنگنای حجاب و پوشش، هیچکدامشان دلیل جَدل و خصومت اصلی و اساسی آمریکا با ایران نیست.
سطح تحلیل اگر خُرد و نازل باشد سرانجام به تقلیلگرایی میانجامد و ما را از عمق فهم استراتژیک باز میدارد.
دشمنی عمیق آمریکا نه در شیوهی توصیف میگنجد و نه در روش تفسیر و تحلیل جای دارد، بلکه به فهم تبیین و به دانش هرمنوتیک و تاویل نیازمند است تا بتواند هدف غایی آمریکا را در دفن موجودیت ایران آشکار و هویدا کند!
اگر نبود این دلائل چرا باید آمریکا از چند موشک ایران بترسد، اما از صدها موشک اتمی پاکستان، هندوستان و کره شمالی و …. هیچ واهمه ای به دل نداشته باشد! کودکان یمن با بمبهای فسفری ذوب! در عربستان گردن جوانها با شمشیر قطع! در آمریکا و اروپا تجاوز جنسی، تبعیض و آپارتاید نژادی بر علیه رنگین پوستان غوغا! استبداد و جنایت دمکراتیک ِ رهبران اروپا و آمریکا جایگزین حقوق بشر! یاللعجب! با چه حُجت عقلی، نژادی، ناسیونالیستی و اخلاقی، دلشان به سیادت ، امنیت، سلامت و آینده جوان ایرانی می طپد!
سیاست مهار containment policy ایران با نظریه پردازی مارتین ایندیک از دیپلماتهای ارشد آمریکا و توسط بیل کلینتون در دهه نود سده بیستم میلادی رقم خورد ، سیاست مهار ایران بر گرفته از نسخه موفق سیاست سد نفوذ و مهار شوروی توسط نظریه پرداز رئالیست و واقع گرای مشهور آمریکا جُرج کِنان بود. سیاست مهار شوروی چهل سال طول کشید و درسال ۱۹۹۱ شوروی فروپاشید.
صرف نظر از این که آیا سیاست مهار آمریکا به تنهایی موجبات فروپاشی شوروی شد تحلیل و آنالیز این نوشتار نیست، اما راهبرد آمریکا را یکی از متغیرهای مهم در فروپاشی آن می دانم.
در ادامه این یادداشت آمده است:
اگر بخواهیم به مَجد و عظمت قدرت جمهوری اسلامی و اوفول قدرت آمریکا پی ببریم لازم است اهمیت این بزرگی را با قدرت اتحاد جماهیر شوروی سابق مقایسه کنیم.
شوروی سابق در بحران موشکی کوبا با استقرار موشکهای اتمی خود در کوبا – کشوری در آمریکای شمالی – اقتدار و قدرت نفوذخود را به رُخ کشید و آمریکا را مجبور به تمکین و تسلیم کرد، اما تغییر و تداوم سیاستهای آمریکا از تهدید سخت به جنگ نرم، موجبات فروپاشی شوروی را فراهم کرد.
سیاست مهار دوگانه dual containment ایران و عراق توسط بیل کلینتون در سال ۱۹۹۳ که با هدف دوری دو کشور از ائتلاف سازی علیه آمریکا بود ، درعراق تا اندکی به ویژه در اقلیم کردستان جواب داد، چه این که هدف از مهار عراق دلیل مهار ایران بود.
برگردیم به قدرت ایران و ترس آمریکا از ابرقدرتی آتی ایران، بله ابرقدرتی ایران دور از محاسبات عینی و میدانی نیست، ایران در چند قدمی ابرقدرتی است، ایران دور زده از تحریم های بینالمللی و جهانی است، یک تنه در برابر جنگ نامتقارن امپراطور رسانه و تحریمهای ظالمانه ایستاده است، ایران فاتح بسیاری از رشته های علم و تکنولوژی است، ایران اولین قدرت نظامی خاورمیانه و سومین قدرت موشکی دنیاست، اندازه قدرت دریا پایه ایران در خلیج فارس و انهدام منابع و منافع لجستیک و ناوهای آمریکا و اروپا به مراتب قوی تر از شوروی دیروز و روسیه امروز است.
هراس و وحشت آمریکا نه تخیلات ذهنی است و نه از جنس افسانههای تاریخی و نه نگاه پوپولیستی عوام فریبانه و نه برای خرید دلخوشیهای نسیه است، بلکه واقعیتی است عینی و انکار ناشدنی میدانی، و اگر نبود قدرت ایران، آمریکا یک لحظه در حمله پیشدستانه خود دریغ نمی کرد.
به گزارش منتخبین، نویسنده در پایان یادداشت خود آورده است:
با این وصف مهار ایران در میادین نبرد نظامی منتفی ست، سیاست ِتحریم sanction policy تلفیقی و ترکیبی آمریکا – اروپا نیز بعد از دو دهه در نازلترین و ضعیف ترین حالت از ریتم های تنفسی است! آخرین و سمی ترین حربه آمریکا جنگ روانی و فروپاشی ذهن ها از طریق بمباران رسانه ای و تبلیغاتی است! عبور ایران از پیچ دور برگردان و تضمین ثبات و آرامش جامعه، همت بلند پدران و مادرانی را می طلبد که امنیت و آسایش فرزندانشان در گرو آن است .
تداوم ِ پرستیژ و ابر قدرتی آمریکا در گرو آخرین دوندگی نفس گیرشان در وقت های اضافه بازی است، حراست و پاسداری از دروازه ایران وظیفه غیرتمندانه هر ایرانی ست.
نویسنده: حسین حاجی تحلیلگر سیاسی
انتهای پیام///